Author Archives: manager
فرهنگ کسب و کار به مجموعه ای از ارزش ها، رفتارها، باورها و عملکردها در یک جامعه یا سازمان اشاره دارد که بر فعالیت های تجاری و تعاملات تجاری در آن زمینه تأثیر می گذارد. جنبه هایی مانند سبک های ارتباطی، رفتارهای اجتماعی، ساختار سازمانی، رویکردهای رهبری، احترام به زمان و استراتژی های مذاکره را در بر می گیرد. فرهنگ کسب و کار توسط هنجارهای فرهنگی مشترک در جوامع و مناطق مختلف شکل می گیرد و به طور قابل توجهی بر فرآیندهای تجاری تأثیر می گذارد. درک و انطباق با فرهنگ تجاری یک منطقه یا سازمان خاص برای روابط تجاری، مذاکرات و عملیات موفق بسیار مهم است.
داشتن یک فرهنگ تجاری قوی می تواند تاثیر بسزایی در چرخه اقتصادی یک کشور داشته باشد. در اینجا چند راه وجود دارد که فرهنگ کسب و کار بر چرخه اقتصادی تأثیر می گذارد:
1. جذب سرمایه: فرهنگ تجاری مثبت که با شفافیت، قابل اعتماد بودن و کارایی مشخص می شود، می تواند سرمایه گذاری خارجی را جذب و سرمایه گذاری داخلی را تشویق کند. این هجوم سرمایه می تواند باعث رشد اقتصادی و ایجاد فرصت های شغلی شود.
2. افزایش بهره وری: یک فرهنگ تجاری قوی که به نوآوری، همکاری و بهبود مستمر ارزش می دهد، می تواند سطوح بهره وری را در سازمان ها افزایش دهد. افزایش بهره وری می تواند منجر به تولید بالاتر، رقابت پذیری بهتر و رشد کلی اقتصادی شود.
3. ترویج کارآفرینی: فرهنگ کسب و کار حمایتی که روحیه کارآفرینی و ریسک پذیری را تجلیل می کند، می تواند افراد را تشویق به راه اندازی کسب و کار خود کند. کارآفرینی می تواند باعث نوآوری، ایجاد فرصت های شغلی جدید و تزریق پویایی به اقتصاد شود.
4. تقویت روابط تجاری: فرهنگ تجاری که به ارتباطات، ایجاد روابط و همکاری ارزش می دهد، می تواند روابط تجاری با سایر کشورها را تسهیل کند. روابط تجاری قوی می تواند صادرات را تقویت کند، جریان درآمد را افزایش دهد و به توسعه اقتصادی کمک کند.
5. تضمین پایداری: فرهنگ تجاری که رویه های اخلاقی، مسئولیت اجتماعی و پایداری محیطی را در اولویت قرار می دهد، می تواند به پایداری اقتصادی بلندمدت کمک کند. شیوه های تجاری پایدار می تواند خطرات را کاهش دهد، شهرت را افزایش دهد و مصرف کنندگان و سرمایه گذاران آگاه را جذب کند.
به طور کلی، فرهنگ تجاری پر جنب و جوش و مثبت می تواند با جذب سرمایه گذاری، افزایش بهره وری، ارتقای کارآفرینی، تقویت روابط تجاری و تضمین پایداری، نقش مهمی در شکل دادن به مسیر اقتصادی یک کشور ایفا کند. برای ایجاد یک اقتصاد قوی و انعطاف پذیر که بتواند در یک چشم انداز رقابتی جهانی پیشرفت کند، ضروری است.
درب اول مشکلات کسب و کار کجاست؟
در جامعه ای که در آن مسائل و مشکلات اقتصادی فراوانی یافت می شود بدیهی است که دولتمداران و کارسناسان به دنبال راه حل های کارآمد باشند. به این ترتیب که با عارضه یابی و ریشه یابی فرایندها و اصلاح در ساختار مدیریتی و … بتوانند پیشنهاد های خود را مربوطه ارائه نمایند.
اما کمتر کسی به این توجه دارد که ریشه و درب ابتدایی مشکلات کجایت. همانطور که خود دولمتداران بیان می کنند برخی از مشکلات کشور ناشی از زیاده خواهی برخی مدیران و نا کارامدی آنهاست. اما پرسش اصلی اینجاست که چطور می شود که چنین فرایندی به این نقطه برسد؟
شاید گشتن به دنبال راه حل بدون در نظر گرفتن درب ابتدایی این مشکلات به طور کامل تاثیر گذار نباشد. پس لازم خواهد بود که حتما به درب اول مراجعه کنیم. به این ترتیب که پرسش های زیر را از خود داشته باشیم. مخصوصا صاحبان کسب و کار و حتی خود مردم جامعه.
- چه شد که این مشکل پیش آمد؟
 - چه شد که عده ای توانستند در بین جامعه باعث این مشکلات شوند؟
 - چه شد که جامعه اجازه داد افرادی مانند برخی مدیران میانی دولت و برخی سازمان ها که نا کارآمدی آنها مشخص است و یا نتوانستند کارنامه خوبی ارائه کنند و یا بعضا به دنبال جاه طلبی و سود جویی بوده اند پشت میز خود قرار بگیرند؟
 - مشکل این جامعه از تولید کننده و خدمات دهنده تا مصرف کننده و خدمات گیرنده در چیست که چنین روخداد هایی بوجود می آید و فرصت برای سود جویان فراهم و یا راه برای افرادی با توانمندی های کم و عدم مدیریت برای دستیابی به میز های تصمیم گیرنده باز می شود؟
 - چطور این جامعه به این مشکل که درون خود آهاد مردم قرار دارد چیست؟
 - آیا همین موضوع مورد سوء استفاده جاه طلبان قرار نمیگیرد؟
 - چطور صاحبان کسب و کار را می توان متوجه این مشکل کرد؟
 - چه راهکاری برای حل این مشکل وجود دارد؟
 - و …
 
بدیهی است مدیری که دانش کافی مدیریت را ندارد احتمال زیاد خرد این را هم نخواهد داشت که خودش جایگاه خودش را به مدیری با دانش کافی بدهد چه رسد به کسی که تنها برای سود جویی و جاه طلبی و سوء استفاده از موقعیت های مدیریتی در این قسمت وارد می شود.
بدیهی است که صاحبان کسب و کار نباید خود را جدای از دولت بدانند و خود جوش و فعال هم دست در دست خودشان دهند و بدنه دولت که بخشی از خودشان است را با ارائه پیشنهادات با دیدگاه های دقیقتر تقویت کنند
- 1
 - 2
 
